تهذیب الاسرار فی أصول التصوف (کتاب)«تهذیب الاسرار فی اصول التصوف»، به زبان عربی ، اثر ابو سعید، عبد الملک بن محمد الخرکوشی، در عرفان عملی است. ۱ - ساختار کتابکتاب، دارای ۱۰۷ باب میباشد که مجموعا در ۱۲ جزء گردآوری شده است. مؤلف، در طلیعه هر بحث، حدیثی را از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم نقل کرده، سپس نظریات بزرگان صوفیه را مطرح میکند. ۲ - گزارش محتواپارهای از مباحث مطرح شده در کتاب: ۱. معنای تصوف: اهل صفوت در معنای تصوف اختلاف دارند و معانی متعددی برای آن ذکر نمودهاند، از قبیل: «تصوف، ترک اختیار است»، «تصوف، طرح نفس در عبودیت و تعلیق قلب به ربوبیت و استعمال اخلاق والا و توجه تام به حق تعالی است» و... ۲. فرق ملامتیه: اهل خراسان بیشتر اهل ملامتیه بودند و این گروه در گذشته به «محزونین» مشهور بودند. این گروه، به جهت حفظ اسرار باطنی از ملامت و سرزنش هیچ گروهی ابایی ندارند و در ظاهر، قبایحی را نشان میدهند تا اسرار و مسلک آنها پوشیده بماند. ۳. معرفت: به نظر ذو النون، معرفت، اطلاع حق بر اسرار است با مواصلت لطائف انوار. وی، در جایی دیگر اشاره میکند که حقیقت معرفت، تخلیه سر از هر نوع اراده و ترک تمامی عادات و سکون قلب به سوی خداوند سبحان است. ۴. محبت: اهل عرفان در معنای محبت اختلاف دارند؛ بعضی میگویند: محبت، داوم ذکر است. برخی میگویند: محبت، ایثار محبوب در هر حالی است و برخی تصریح میکنند که اصلا معنای محبت قابل ادراک نیست. ۵. شوق: رابعه میگوید: قسم به خدا از وقتی که بندگی خدا میکنم، او را به خاطر خوف از آتش و شوق بهشت عبادت نکردهام، بلکه همواره بر اساس محبت و شوق او را عبادت کردهام. به نظر ابو عثمان، شوق، ثمره محبت حضرت حق است. ۶. قرب: شبلی میگوید: از علامات قرب، انقطاع از هر چیزی غیر از ذات مقدس الهی است. از نشانههای قرب، رفع حجاب بین قلوب و علام الغیوب است. ۷. انس: سالک الی الله بر اساس قطع علایق و رفض خلایق و غوص در حقایق به حلاوت انس نائل میگردد. رویم میگوید: انس آن است که انسان از غیر خدا حتی از نفس خود وحشت داشته باشد. ۸. مشاهده: در آیه شریفه «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا»، مراد، استقامت بر مشاهده است. به نظر جنید، معاینه شی ء با فقدان ذاتش همان مشاهده است. هر کس حق را در سر خودش مشاهده نماید، عالم کون از قلبش ساقط میشود. ۹. یقین: اول یقین، آخر حقیقت است. جنید میگوید: یقین، ارتفاع شک است. وقتی از حضرت عیسی علیهالسّلام سؤال کردند که شما با چه چیزی روی آب راه میروید؟ ایشان در جواب فرمودند: با نیروی ایمان و یقین. ۱۰. توبه: توبه بر دو قسم است: توبه عوام و توبه خواص. توبه عوام، توبه از گناهان است و توبه خواص، توبه از غفلت. رابعه میگوید: توبه ما محتاج توبه است. رکن اصلی در توبه، ندامت و عدم بازگشت به گناهان است. ۱۱. ذکر مقامات: مراتب و مقامات رجال عبارتند از: انتباه، حیات، توبه، خوف، رجاء، اجتهاد ، مخالفت هوا، صبر ، رضا، شکر، قناعت ، سخاء، انابه، احتراس، توکل، تفویض، فراغ، نظر، خشوع ، تفکر ، تملق، تشوق، انابه و نصیحت . ۱۲. مراقبه: بهترین اعمال و بافضیلتترین طاعات، مراقبه حضرت حق است؛ بدین معنی که سالک همواره خود را در محضر حق تعالی ببیند و یک لحظه از وی غافل نباشد و این حضور و مراقبه، مفتاح رستگاری در مسیر الی الله است. ۱۳. ورع: بهترین اعمال، تفکر و ورع است. به نظر سهل، اولین مرتبه ورع، ترک محبت دنیاست. غایت ورع، خروج از تمامی شبهات و محاسبه نفس به تمام معناست. پاداش قلیل الورع، از کثیر العمل بیشتر است. ۱۴. زهد: به نظر ابو بکر وراق، زهد دارای سه حرف است: «زای» آن، ترک زینتها و «های» آن، ترک هواها و «دال» آن، ترک دنیاست. حقیقت زهد ، رضایت از خداوند متعال است. ۱۵. صبر: صبر بر طاعت خداوند متعال، بهتر از صبر بر عذاب الهی است. علامت صبر سه چیز است: ترک شکوا و صدق رضا و قبول قضا. ۱۶. رضا: رضا، سکون قلب است، تحت جریان حکم الهی. رضا، ترک اختیار است قبل از قضای حضرت حق. رضا، باب اعظم حق تعالی است. رضا، ارتفاع جزع است در هر حکمی که در حق بنده جریان مییابد. ۱۷. توکل: اولین مقام توکل ، آن است که بنده، خود را در محضر حق تعالی، مانند میت در بین دستان غسال ببیند. از علامات توکل، خلع ارباب و قطع اسباب است. ۱۸. خوف: پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: راس حکمت خوف از خداست. علامت خوف، اجتناب از منهیات و علامت رجاء، مسارعت به ادای اوامر الهی است. اصل هر چیزی در دنیا و آخرت، خوف از حضرت حق است. ۱۹. رجاء: به نظر شاه شجاع کرمانی، علامت رجاء، حسن طاعت است. رجاء و خوف باید ملازم هم باشند. ۲۰. فقر و غنی: بر اساس فرمایش پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، کلید بهشت ، دوست داشتن مساکین و فقراست. فقر، در عرفان، رفع اختیار و احتیاج تام به حضرت حق است. ۲۱. جوع: یکی از ارکان سلوک، جوع است و آن طریق صدیقین و موجب رضای الهی است. ۲۲. مخالفت با هوای نفس: اصل سیاست در تصوف، قلت طعام و قلت نوم و ترک شهوات است. ۲۳. اخلاص: اخلاص، صادق بودن نیت با خداوند متعال است. جنید میگوید: اخلاص، تصفیه اعمال از کدورات است. ۲۴. صدق: صدق، موافقت حق در نهان و عیان است. به نظر ابو بکر وراق، صدق، معرفت مخصوص اهل ولایت است که اوتاد زمین هستند. ۲۵. عبودیت: علامت عبودیت، رضا به قسمت و حفظ حرمت و مراعات خدمت حضرت حق است. ۲۶. آداب: هر کس متادب به آداب الهی شود، از اهل محبت حضرت ربوبی به شمار میرود. ۲۷. آداب لباس پوشیدن: در تصوف، پوشیدن لباس پشمی اهمیت دارد و بر اساس فرمایش پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، باعث میشود که انسان حلاوت ایمان را بچشد. ۲۸. کسب و کار: بین صوفیه عراق و خراسان در این باره اختلاف نظر وجود دارد؛ به طوری که اهل خراسان کسب را از بافضیلتترین اعمال میدانند. ۲۹. وجد: به نظر رودباری، وجد، در حال سماع، مکاشفه اسرار است که به مشاهده محبوب منجر میشود. ۳۰. عین التحکیم: این در اصطلاح صوفیه به معنای آن است که سالک به هنگام دعا کردن در غایت انبساط باشد. ۳ - منبعنرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |